Web Analytics Made Easy - Statcounter

رسانه‌های فارسی‌زبان لندن و تل‌آویونشین طی دوونیم ماهی که گذشت، هیچ قانونی در حوزه رسانه نبوده که در مواجهه با کشورمان، زیر پا نگذاشته باشند. از ترویج علنیِ «پلیس‌کشی» تا آتش زدن مساجد و...

جنوب نیوز: جعفر بلوری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: آشوب‌های زورکی و مصنوعی، عمر طولانی ندارند، اگرچه شروعی پُرسروصدا داشته باشند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در این میان اگر با استفاده از «جادوی رسانه» و «حقه‌های شیطانی» و صدالبته «جنایت‌های قرون وسطایی» چنین آشوب‌هایی را «گسترده و بزرگ» و «جدی» جا بزنند هم، طول عمرشان مفتضحانه تمام می‌شود که دیدیم تمام شد.

دیروز آشوب‌سازان لندن و تل‌آویونشین و آن اقلیت کم‌هوش داخلی‌شان سیلی سختی از مردم باهوش ایران خوردند و مفتضح شدند!

حالا شاید بشود در چنین فضایی این تاریخ دوونیم ماهه را تورقی زد و به دور از هیاهوهای سیاسی، به تحلیل برخی تحولات آن نشست. می‌خواهیم، قطعه‌ای از این تاریخ کوتاه را برداشته، با استفاده از نظریات و ایده‌هایی در مبحث «جامعه‌شناسی خشونت» و «جرم»، آن را- نه خیلی عمیق- که در حد یک مقاله ژورنالیستی، تبیین کنیم: ۱۲ آبان ۱۴۰۱ جنایت تکان‌دهنده در شهرستان لاهیجان! جامعه هدف‌مان از کل این تکه از تاریخ، ۱۷ نوجوان است!

۱۷ یا ۱۸ نفر که غالبا نوجوانان ۱۶ و ۱۷ ساله‌اند، به همراه یک خانم معلم وارد خانه یک مامور پلیس شده، او را جلوی زن و فرزندنش، به شکل وحشیانه‌ای سلاخی می‌کنند.

خواندن جزئیات این جنایت آن‌قدر تکان‌دهنده است که دود از کله آدم بلند می‌کند. در بین قاتلان، چند دختر و پسر هستند که وقتی در حال توضیح حادثه‌اند، به اقتضای سن کمی که دارند، به خوبی نشان می‌دهند، نه تحلیلی از سیاست دارند، نه از اقتصاد و فرهنگ چیز زیادی می‌فهمند و در عمر کوتاه‌شان چه‌بسا حتی یک مرغ را هم نکشته باشند.

در و دیوار خانه آن شهید امنیت اما چنان مملو از خون شده که یادآور جنایات داعش است و بیش از هر چیز میزان بالای قساوت را نشان می‌دهد. سؤال این است: چطور ناگهان ۱۷ نوجوان که به احتمال زیاد هیچ سابقه جنایی ندارند، در اولین تجربه خود این‌طور وحشی می‌شوند؟ این ۱۷ یا ۱۸ نفر که گفته می‌شود اصلا یکدیگر را نمی‌شناختند، چگونه یکدیگر را پیدا کرده و در راهِ هم قرار می‌گیرند و به‌طور دسته‌جمعی به سمت قربانگاه حرکت می‌کنند؟

به این نکته هم توجه کنید که همه این افراد بلااستثناء پس از دستگیری در حالی که‌ گریه می‌کنند این جملات را تکرار کرده‌اند: «اصلا نفهمیدم چی شد... به خدا خودمم باور نمی‌کنم این کارو کرده باشم. جوگیر شدم....»

«امیل دورکیم» را پدر جامعه‌شناسی می‌دانند چرا که این حوزه مهم علوم انسانی را رسما وارد ساحت علم کرد و مطالعه روش‌مند «جامعه» را رسما کلید زد.

او در کتاب مهم «قواعد روش جامعه‌شناسی» از ایده «امر اجتماعی»(Social Fact) رونمایی می‌کند. «امر اجتماعی» را می‌توان به‌عنوان بنیادی‌ترین مسئله جامعه‌شناسی در دوران کلاسیک و حتی بعد از آن نام برد و بسیاری از جامعه‌شناسان می‌گویند شناخت هستی و ماهیت امر اجتماعی و پاسخ به چگونگی تولید آن، می‌تواند ما را در درک بهتر جهان اجتماعی و چگونگی ساخت مسائل و پدیده‌های اجتماعی یاری رساند.

به زبان ساده‌تر می‌توان گفت، امر اجتماعی، شیء یا واقعیتی بیرون از انسان است و بر اذهان و رفتار جامعه اثر می‌گذارد و می‌تواند به ما در حل برخی مسائل و پدیده‌های اجتماعی [اینجا جنایت لاهیجان] یاری رساند. راه حس کردن وجود این واقعیت نیز، مقاومت کردن در برابرش است.

این ماجرا را به عمد از نگاه دورکیم دنبال می‌کنیم و با یکی دو مثال ساده ادامه می‌دهیم:

تصور کنید در استادیوم فوتبال و در جمع تماشاچیان بازی استقلال و پرسپولیس هستید. یک استقلالی وارد جمع تماشاچیان متعصب پرسپولیسی می‌شود. آیا می‌تواند مثل همیشه علیه تیم پرسپولیس شعار دهد؟ آنچه اینجا سنگینی‌اش را حس می‌کند و کار را برایش دشوار می‌نماید، همان امر اجتماعی است که در آن جمع ولو محدود، ظهو و بروز یافته است. گاهی این فضا، فرد را به سمت رفتارهایی هُل می‌دهد که شاید اگر بعدها تصاویر آن رفتارهایش را ببیند، متعجب شده و شرمگین شود.

یا فضایی را تصور کنید که مثلا، بسیاری از تولیدکنندگان کفش به دستگاه‌های پیشرفته مجهز شده و برای کاهش هزینه‌ها و افزایش میزان و سرعت تولید، روش تولید سنتی را کنار گذاشته‌اند. اینجا یک «حقیقت» و «امر اجتماعی» به وجود آمده که همه تولیدکنندگان را به سمت مجهز شدن به دستگاه‌های پیشرفته سوق می‌دهد و اگر فرد بخواهد همچنان روی تولید سنتی اصرار بورزد، به احتمال قریب به یقین، سنگینی آن را به شکل «ورشکستگی» به چشم خواهد دید! این همان «امر اجتماعی» است که تولیدکنندگان سنتی را به سمت مجهز شدن به دستگاه‌های مدرن هُل می‌دهد.

دورکیم «امر اجتماعی» را یک پدیده کاملاً جمعی و نه فردی می‌داند و معتقد است وقایع حیات فردی با وقایع حیات‌جمعی نامتجانس هستند. این جامعه‌شناس شهیر فرانسوی در ادامه وقتی به مسئله «جرم» و «نابهنجاری‌های اجتماعی» می‌رسد تاکید می‌کند، وجود امر اجتماعی در وقوع جنایت و بزهکاری‌ها، به معنای بی‌اختیار بودن فرد و تبرئه متخلف نیست و برخورد قوه قهریه با متخلف لازم است.

برگردیم به جنایت شهرستان لاهیجان. آن‌طور که گفته شده، این ۱۷ نوجوانان، هماهنگی قبلی با یکدیگر نداشته‌اند و در فضایی مشترک قرار گرفته و هیجانات و خشم یکدیگر را در طول راه تقویت کرده‌اند. چیزی شبیه به «هیستری جمعی» که افراد هیجانات [اینجا خشم] یکدیگر را تقویت می‌کنند و رفتارهای مشابهی بروز می‌دهند. تحت فضایی که باعث بروز این «امر اجتماعی» شده قرار گرفته و رفته‌رفته تبدیل به هیولاهایی می‌شوند که اقدام به قصابی یک فرد بی‌گناه جلوی چشم خانواده‌اش می‌کنند. اما با گذشت زمان و خروج از این فضا، وقتی با اقدامات‌شان مواجه می‌شوند، حیرت‌زده می‌گوید: «اصلا نفهمیدم چی شد؟» اما این فضا و «امر اجتماعی» در ماجرای جنایت لاهیجان، چگونه و توسط چه کسانی تولید شد؟ بخوانید:

راجع به سوءاستفاده از علم و تکنولوژی که باعث ظهور جنبش‌های مخالف علم در جهان شده، پیش از این در این ستون توضیحات مبسوطی داده‌ایم. ما فکر می‌کنیم پاسخ سؤال دو خط بالاتر این یادداشت در تکنولوژی «رسانه» است.

فضای مجازی در ایران به‌دلیل برخی کوتاهی‌ها و حتی خیانت‌ها سال‌ها رها و وِل بوده و اثرات مخرب برخی عقب‌ماندگی‌ها در این حوزه مدت‌ها باقی خواهد بود. فضای مجازی درست مثل فضای حقیقی، نیاز به قانون دارد. در تاریخ می‌خوانیم جوامع اولیه و وحشی برای خروج از «وضعیت طبیعی» بود که رفته‌رفته و طی سال‌ها دریافتند که باید قوانینی وضع کنند چرا که نبود قانون را مساوی با ادامه هرج و مرج و خشونت می‌دیدند.

چه خوش‌مان بیاید چه نه، جریان‌های سیاسیِ وابسته‌ای در این کشور تنفس می‌کنند که ادامه حیات سیاسی‌شان به حاکم بودن چیزی شبیه به همین وضع طبیعی در «فضای مجازی» گره خورده و در چنین فضایی است که می‌توان، امرهای اجتماعی ترسناکی به شکل کاملا مصنوعی و زورکی خلق کرد و عده‌ای کم‌خرد ولو قلیل را تبدیل به قاتلانی کرد که به راحتی به جان و مال و ناموس مردم تعرض می‌کنند.

بروید و قوانینِ خالقان ارزش‌هایی مثل آزادی بیان، دموکراسی و گردش آزاد اطلاعات را مطالعه کنید. درست مثل فضای حقیقی جامعه، قوانین بسیار سفت و سختی بر فضای مجازی این جوامع نیز حاکم است.

همین دو روز پیش بود که خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش مفصلی از آغاز عملیات سالانه و سراسری پلیس آلمان برای برخورد با تخلفات فضای مجازی منتشر کرد و نوشت پلیس آلمان کسانی را که اقدام به انتشار اخبار دروغ و نفرت‌پراکنی می‌کنند، شناسایی کرده و به‌صورت جست‌وجوی خانه به خانه شروع به دستگیری آنها می‌کند.

جالب است که، بخش مهم این سوءاستفاده از تکنولوژی رسانه، از سوی همین کشورهایی صورت می‌گیرد که برای رسانه‌های خود قوانین سفت و سخت وضع کرده‌اند.

رسانه‌های فارسی‌زبان لندن و تل‌آویونشین طی دوونیم ماهی که گذشت، هیچ قانونی در حوزه رسانه نبوده که در مواجهه با کشورمان، زیر پا نگذاشته باشند. از ترویج علنیِ «پلیس‌کشی» تا آتش زدن مساجد و... را علنا ترویج و تشویق کردند.

الحق والانصاف اکثریت جامعه هوشیار ایرانی، فریب این شعبده‌بازی‌های رسانه‌ای را نخوردند و تنها آن معدود افرادِ خامی فریب خوردند که جنایتی مثل جنایت لاهیجان را رقم زدند.

شاید انگیزه و هدف اولیه از راه‌اندازی رسانه، «اطلاع‌رسانی»، «گردش آزاد اطلاعات» و به قول «هابر ماس» کمک به «دموکراسی» و «تشکیل حکومت مشروع» بوده باشد اما همین تحولات اخیر در ایران نشان داد، امروز «اطلاع‌رسانی» و «گردش آزاد اطلاعات» تنها یکی از اهدافِ آن هم فرعی و کم‌اهمیت این تکنولوژی است.

رسانه کارکردهای مثبت و منفی زیادی دارد اما به نظر می‌رسد «خرفت کردن» و « هیولاسازی» را نیز باید به کارکردهای منفی این تکنولوژی افزود. جنایات بزرگ و ترسناک لاهیجان و شهرک اکباتان را مقایسه کنید با حادثه ایست قلبی یک دختر حین انجام وظیفه یک پلیس و نوع واکنش رسانه‌هایی که بالا به آنها اشاره کردیم را به این دو، با یکدیگر مقایسه کنید.

حالا شما پاسخ دهید. اینها رسانه‌اند یا کارخانه‌های هیولاسازی؟

ما فکر می‌کنیم، آن ۱۷ نوجوان قربانیان فضای مجازی بی‌در و پیکری هستند که سال‌ها بر این کشور تحمیل شد و فضای مجازی این قدرت و توانایی را دارد که با ایجاد «امرهای اجتماعی مصنوعی» قربانیان بیشتری بگیرد.

منبع: جنوب نیوز

کلیدواژه: امر اجتماعی جامعه شناسی فضای مجازی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jonoubnews.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جنوب نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۵۹۹۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اقدامات آمریکا در دهه‌های اخیر نمایشگاهی از جنایات جنگی است

به گزارش خبرگزاری مهر، وزارت خارجه آمریکا که به واسطه همراهی و حمایت همه جانبه از جنایت علیه بشریت و نسل کشی رژیم صهیونیستی در نوار غزه بیش از هر زمان دیگر تحت فشار افکار عمومی قرار دارد و جنبش‌های اعتراضی گسترده‌ای علیه سیاست‌های جنگ طلبانه و ضد حقوق بشری این کشور چه در داخل آمریکا و چه در سایر کشورهای جهان شکل گرفته، در یک اقدام مزورانه دیگر به انتشار مجدد گزارش سالانه ادعایی در خصوص وضعیت حقوق بشر در کشورهای مختلف از جمله جمهوری اسلامی ایران پرداخته است.

بر اساس اعلام ستاد حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران، اگرچه در حقیقت این گزارش چیزی جز تکرار هدفمند داده‌ها و اطلاعات دروغین، بی اساس و غیر مستند منتشر شده در رسانه‌های ضد ایرانی نیست، با این حال واگویی این ادعاها توسط رژیمی که انواع و اقسام نقض‌های فاحش حقوق بشر و حقوق ملت‌ها از استعمار تا جنگ افروزی و استفاده از بمب اتمی، کودتا و براندازی دولت‌های مردمی و دموکراتیک، تولید و اشاعه و استفاده ابزاری از تروریسم، یک جانبه گرایی و لشگرکشی به سایر کشورها، غارت منابع، ذخایر و انرژی‌های دیگر کشورها، حمله عامدانه به هواپیمای مسافربری، استفاده ابزاری از تحریم‌های ظالمانه و غیر قانونی و یکجانبه علیه کشورهای مستقل به منظور تحت فشار قرار دادن آنها و ترور هدفمند شخصیت‌ها و مدافعان حقوق بشر، حمایت و همراهی تمام قد از جنایات رژیم کودک کش صهیونیستی در غزه و…، را در کارنامه سراسر سیاه و ننگین خود دارد، گزاف، تلخ، زننده و در عین حال طنزآمیز است.

اقدامات آمریکا در دهه‌های اخیر نمایشگاهی از جنایات جنگی، جنایت علیه بشریت، تروریسم و نقض حقوق بشر در منطقه غرب آسیا است. حمله به افغانستان، عراق و لیبی به بهانه دموکراسی سازی که به گواه آمارهای رسمی سازمان ملل متحد به کشتار هزاران غیرنظامی از جمله زنان و کودکان بی گناه انجامید، ایجاد گروهک تروریستی داعش و استفاده ابزاری از آن علیه ملت‌های منطقه از جمله در سوریه و عراق، جنایت ترور سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، بزرگترین مدافع حقوق بشر ملت‌های منطقه و قهرمان مبارزه با تروریسم، و همراهان ایشان در یک کشور ثالث که به گواه گزارشگر وقت سازمان ملل متحد نقض آشکار حق حیات مندرج در ماده ۶ میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی بود، نقض مستمر حاکمیت یمن و سوریه و حمایت همه جانبه از ماشین کشتار رژیم صهیونیستی در غزه، تنها گوشه‌ای از جنایات این رژیم است که نه تنها هیچ گاه از خاطره ملت‌های منطقه زدوده نخواهد شد، بلکه به ظهور و بروز هر چه بیشتر نفرت و انزجار افکار عمومی ملت‌ها و درخواست خروج فوری نیروهای این رژیم متجاوز از منطقه منتج شده است.

لازم به یادآوری است که آمریکا در دهه‌های گذشته با اعمال طیف گسترده‌ای از تحریم‌های غیرقانونی و ظالمانه یکجانبه علیه کشورهایی چون ایران، سوریه، روسیه، کره شمالی، ونزوئلا، کوبا و …، آثار و عواقب زیان‌باری بر حقوق بشر و آزادی‌های اساسی انسان‌ها از جمله حق حیات، حق سلامت، حق آموزش، حق توسعه و حق برخورداری از بالاترین استاندارد زندگی و… برجای گذاشته است؛ تحریم‌هایی که به تعبیر گزارشگر ویژه بررسی آثار منفی اقدامات قهری یک‌جانبه با رعایت افراطی تحریم‌ها توسط شرکت‌ها و مؤسسات مالی همراه بوده و چالش‌های انسانی و اقتصادی مضاعفی را بر کشورهای تحت تحریم تحمل کرده است و به واقع، جنایت علیه بشریت محسوب می‌شود.

پر واضح است که مردم آمریکا نیز قربانی خوی نژادپرستی، خودبرتربینی و استبداد زمامداران کاخ سفید هستند و موارد متعدد نقض حقوق بشر از جمله حقوق زنان و کودکان، سیاهان و رنگین پوستان، مهاجران، زندانیان و…، در این کشور قابل مشاهده است. بر هیچکس پوشیده نیست که آمریکا بیشترین آمار زندانیان در جهان را دارد، بیش از دو میلیون نفر زندانی و ۴.۵ میلیون نفر دیگر با قید وثیقه آزادند. شمار زندانیان زن آمریکایی طی سه دهه اخیر ۷۰۰ برابر شده است. افرادی که سابقه زندان دارند، از شرکت در انتخابات محرومند و عمدتاً به بیگاری گرفته می‌شوند.

موج افشاگری آزار و اذیت زنان و دختران در محیط کار و اماکن عمومی که با هشتکME TOO در رسانه‌های اجتماعی جنجالی به پا کرد، از وقوع مکرر و عادی تخریب شأن و کرامت انسانی در جامعه آمریکا پرده برداشت. خشونت نژادپرستانه گسترده و سیستماتیک پلیس آمریکا علیه آفریقایی تباران در ایالات متحده به یک الگوی مشخص و موثق از نقض‌های حقوق بشر و آزادی بنیادین شده است. علیرغم آنکه آمریکا مدعی آزادی اجتماعات مسالمت‌آمیز است، اعتراضات سال ۲۰۲۰ آمریکا ابعاد جدیدی از عدم تسامح و خشونت حکومت این کشور در تجمعات را آشکار ساخت و نشان داد که چگونه پلیس آمریکا در برابر ناظران شبکه‌های اجتماعی، به بدترین شکل معترضان را سرکوب می‌کند. بیش از ۲۶ میلیون آمریکایی در اعتراضات مربوط به قتل جورج فلوید شرکت کردند. تجمعات در بسیاری از اوقات با سرکوب و خشونت پلیس علیه معترضان همراه بود.

آمریکا از جمله کشورهایی است که بیشترین میزان استفاده از شکنجه را در کارنامه دارد. شکنجه‌هایی که آمریکا در زندان‌های خود در این کشور یا در زندان‌هایش در دیگر کشورها استفاده می‌کند، تکنیک‌های غیرانسانی هستند که به اصطلاح تکنیک‌های بازجویی پیشرفته نامیده می‌شوند. تکنیک‌های مذکور که پس از مشورت با روانشناسان طراحی شده‌اند شامل خشونت، انزوا و محرومیت از خواب هستند که توسط افسران پزشکی مخفیانه اجرا می‌شوند. گروه‌های مختلف اقلیت در آمریکا هدف انواع تبعیض قرار دارند و به‌ویژه سیاه‌پوستان در این کشور به‌طور نامتناسبی هدف نژادپرستی هستند.

همچنین آمریکایی‌های آفریقایی‌تبار از نظر اقتصادی-اجتماعی در میان اقلیت‌های به حاشیه رانده شده در این کشور هستند که بالاترین آمار را در محرومیت از حق رأی در انتخابات فدرال و ایالتی، حبس، قربانی سخنان نفرت پراکنانه در شبکه‌های اجتماعی و تبعیض دارند. یک سوم از جمعیت زندانیان در ایالات متحده متعلق به افراد آفریقایی تبار و یک سوم اسپانیایی و لاتین تبار هستند، و این در حالیست که این دو اقلیت به ترتیب تنها حدود ۱۳ و ۱۸ درصد از جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند. این امر منجر به ایجاد موانعی از جمله طرد اجتماعی، عدم استخدام، عدم دسترسی به مسکن مناسب و برنامه‌ها و اعتبارات اجتماعی در زندگی افرادی که دارای سابقه کیفری هستند، می‌شود.

بر اساس اعلام ستاد حقوق بشر، در این چارچوب و با توجه به کارنامه سیاه آمریکا در زمینه حقوق بشر، چه در عرصه بین‌المللی و چه در عرصه داخلی، این کشور در موضعی نیست که دیگران را در این حوزه موعظه یا به بررسی وضعیت حقوق بشر در سایر کشورها بپردازد.

ستاد حقوق بشر با ابراز حمایت از جنبش‌های اعتراضی علیه رژیم صهیونیستی و حامیان آن از جمله آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و…، از سازوکارها و ترتیبات حقوق بشری بین‌المللی درخواست می‌کند که به وظیفه ذاتی و اساسی خود در پایان دادن به موارد گسترده نقض فاحش و جدی حقوق بشر، جنایت علیه بشریت و نسل کشی توسط رژیم صهیونیستی در نوار غزه عمل نموده و همت و توان خود را برای پیگیری مسئولیت عاملان و حامیان غربی این جنایات مصروف سازند.

کد خبر 6089151

دیگر خبرها

  • جوانی جمعیت نجات دهنده کشور از آینده هولناک کهنسالی است
  • عدم امنیت شغلی جامعه کارگری با قرارداد های شرکتی و کوتاه مدت
  • عدم امنیت شغلی جامعه کارگری با قراردادهای شرکتی و کوتاه مدت
  • اقدامات آمریکا در دهه‌های اخیر نمایشگاهی از جنایات جنگی است
  • حجاب در ایران قانون است؛ همه باید از آن پیروی کنند، حتی کسانی که مسلمان هم نیستند
  • فضای مجازی باید باعث افزایش انسجام جامعه شود
  • موج واگذاری حیوانات خانگی در شبکه‌های اجتماعی/پت‌های خانگی در فضای مجازی دست به دست می‌شوند
  • چرا سعدی شادترین شاعر ایران سال‌ها نادیده گرفته شد؟
  • رئیس دیوان عالی کشور : حجاب در ایران قانون است و همه باید از آن پیروی کنند، حتی کسانی که مسلمان هم نیستند
  • چرا شادترین شاعر ایران سال‌ها نادیده گرفته شد؟